طرفداران منتقد نفتی-سینمای نفتی مدام از اینکه چرا به برنامه هفت افخمی رفته از او انتقاد می کنند و منتقد فرصت طلب که بار دیگر فضا را برای تبلیغ خودش و سایت زرد نگار کافه سینما به عنوان یکه تاز مبارزه با رانت و فساد در سینما محیا دیده در جواب سوال طرفدارانی که از او توقع داشتند،همانطور که مدام در حال نقد رفتار ریاکارانه و سودجویانه بیشتر سینماگران است رفتاری مشابه به آنچه که مدام در حال نقد آن است را انجام ندهد.
ولی جناب منتقد، با گفتن داستانی از راننده ایی که از فرودگاه سوارش کرده و به شکل اتفاقی با هم شروع به گپ زدن درباره سینما کردند و حالا در این برنامه حاضر شده تا پیگیر حقوق این هموطن خط فرودگاه باشد را دلیل اصلی حضور خود در برنامه افخمی عنوان کرد.
مونولوگ طولانی منتقد نفتی در اولین برنامه هفت جشنواره فجر آدم رو یاد بازیگران یا به قول افخمی و قادری، سلبریتی های فرصت طلبی که از طریق فضای انحصاری تلویزیون رشد کردند میندازه که وقتی به عنوان بازیگر،شومن یا هر چی در پروژه ایی شکست خورده به کار خود ادامه می دهند با منت جمله حال به هم زن "فقط به عشق مردم" رو میگن.
ادعای حضور در برنامه هفت افخمی فقط برای گفتن دغدغه های خوره های سینما به اندازه صحبت های افخمی درباره سقوط هواپیمای اوکراینی صادقانه است.
اصل ماجرا گرفتن پول مفت برای گفتن حرف های به درد نخور و تکراری که بارها توسط دیگران گفته شده و مشخص شده گوش شنوایی برای شنیدن آن حرف ها در هیچ زمانی نبوده و نیست! حالا در آن ساعت شب در شبکه نمایش با کمترین میزان مخاطب نسبت به برنامه های قبلی هفت چه اتفاق مثبتی قرار است برای مردم رقم بخوره!
با توجه به عشقی که منتقد متوهم عشق شهرت کافه سینما دارد تنها اتفاق مثبت برای خودش و تبلیغ سایت زرد نگارش است و بس!
پی نوشت:
*امیر قادری نه تنها خودش بخش مهمی از رسانه نفتی است بلکه یک سلبریتی حکومتی سواستفاده گر از فضای انحصاری رسانه های نفتی حاکمیت است.
*منتقد نفتی،برای گرفتن حق راننده خط فرودگاه به یکی از ضد مردمی ترین برنامه های تلویزیون رفته!
نه تو قرار پول مفت بگیری چند دقیقه نصف شب درباره علایق شخصیت با افخمی حرف بزنی و چندتا متلک آبکی ام به مدیران سینمایی بندازی و تبلیغ سایتت رو بکنی همین و بس!
این تیتر کافه سینما《...》مثل همون به عشق مردم گفتن بازیگران هنگام کار در پروژه های ضدمردمی تلویزیون(شومن،مجری،هرچی) است و یا مسئولینی که انگار بالجبار وظیفه ایی به دوششون گذاشتند و میگن "تکلیف" بود،قبول کردیم،چاره ایی نداشتیم و گرنه خودمون زیاد علاقه مند نبودیم.
با کنایه تیتر می زنه که رامبد جوان و علیخانی بالاخره حذف شدند و بالاخره پایان کار مدیری و رشید پور با تلویزیون!
ولی جالب که منتقد همه برنامه های صدا و سیما خودش همیشه حضور پر رنگی در تلویزیون داره!
حتی یادم میاد به دروغ تیتر زده بود《فصل جدید خندوانه آن هم در این شرایط》یعنی روزهای ملتهب کشور در مهرماه1401.
ولی خودش در شرایطی که به قول خودش سوگولی های تلویزیون هم حاضر به ادامه همکاری با تلویزیون نیستند همیشه برای تبلیغ سایت زرد متمایل به قهوه اییش در تلویزیون حی و حاضر!
آره آقای قادری!
رامبد هم بعد مدیری رفت.ولی قلاده تو در دستان افخمی فاشیست از این کانال به اون کانال برای اینکه توهم تئوریسین بودن خودت رو مدام تکرار کنی و برای کافه سینما پروپاگاندا راه بندازی.
اولین رسانه مستقل در ایران! رسانه مستقل! زیر نظر جمهوری اسلامی؟! در زمانی که چندین روزنامه نگار اصلاح طلب دستگیر شدند و تو دغدغه ات دغدغه حکومت بود.یعنی اول لقب سلبریتی دادن به هنرمندانی که در شبکه های اجتماعی تا جایی که می توانستند به تصمیمات غلط حکومت اعتراض می کردند و بعد امتیاز گرفتن از حکومت با حمله به سلبریتی ها تا همیشه راه برای نوشخوار عقایدت در تلویزیون باز باشه.
این مطلب سال 1401 نوشته شده است.